فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 487
اي بي خبر بکوش که صاحب خبر شوي ، تا راهرو نباشي کي راهبر شوي در مکتب حقايق پيش اديب عشق ، هان اي پسر بکوش که روزي پدر شوي دست از مس وجود چو مردان ره بشوي ، تا کيمياي عشق بيابي و زر شوي خواب و خورت ز مرتبه خويش دور کرد ، آن گه رسي به خويش که بي خواب و خور شوي گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد ، بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوي يک دم غريق بحر خدا شو گمان مبر ، کز آب هفت بحر به يک موي تر شوي از پاي تا سرت همه نور خدا شود ، در راه ذوالجلال چو بي پا و سر شوي وجه خدا اگر شودت منظر نظر ، زين پس شکي نماند که صاحب نظر شوي بنياد هستي تو چو زير و زبر شود ، در دل مدار هيچ که زير و زبر شوي
گر در سرت هواي وصال است حافظا
،
بايد که خاک درگه اهل هنر شوي
تعبیر:
بهتر است اول در کارها دقت کنی و با عجله تصمیم نگیری. با دوستان با تجربه مراوده و رفت و آمد کن تا تجربه ی بیشتری کسب کنی. اگر ایمان داشته باشی از هیچ مشکلی در هراس نخواهی بود. خدا را در نظر بگیر و به او توکل کن. نا امیدی و یأس را از خود دور کن. در وجود خود نگاه کن و کاستی ها و ضعف های خود را بشناس و آن ها را برطرف کن.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 458
اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي ، بي زر و گنج به صد حشمت قارون باشي در مقامي که صدارت به فقيران بخشند ، چشم دارم که به جاه از همه افزون باشي در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن ، شرط اول قدم آن است که مجنون باشي نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن ، ور نه چون بنگري از دايره بيرون باشي کاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش ، کي روي ره ز که پرسي چه کني چون باشي تاج شاهي طلبي گوهر ذاتي بنماي ، ور خود از تخمه جمشيد و فريدون باشي ساغري نوش کن و جرعه بر افلاک فشان ، چند و چند از غم ايام جگرخون باشي
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر اين است
،
هيچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشي
تعبیر:
اگر با چشم باز به وقایع اطراف خود دقت کنی به جایی خواهی رسید. سهل انگاری و غفلت را از خود دور کن. اگر می خواهی به نتیجه برسی، باید شایستگی خود را ثابت کنی و از مشکلات راه هراسی به دل راه ندهی. آدمی بی نیاز و دریادل باش. در طلب مال و منال دنیا، خود را به زحمت نینداز زیرا ارزش آن را ندارد.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 180
اي پسته تو خنده زده بر حديث قند ، مشتاقم از براي خدا يک شکر بخند طوبي ز قامت تو نيارد که دم زند ، زين قصه بگذرم که سخن مي شود بلند خواهي که برنخيزدت از ديده رود خون ، دل در وفاي صحبت رود کسان مبند گر جلوه مي نمايي و گر طعنه مي زني ، ما نيستيم معتقد شيخ خودپسند ز آشفتگي حال من آگاه کي شود ، آن را که دل نگشت گرفتار اين کمند بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست ، تا جان خود بر آتش رويش کنم سپند جايي که يار ما به شکرخنده دم زند ، اي پسته کيستي تو خدا را به خود مخند
حافظ چو ترک غمزه ترکان نمي کني
،
داني کجاست جاي تو خوارزم يا خجند
تعبیر:
غرور و تکبر دیگران را به هیچ بگیر و به دوستان ظاهر الصلاح دل مبند. برای رسیدن به مقصود باید به خود متکی باشی. عاقبت اندیش و هوشیار باش تا دچار رنج و زحمت نشوی.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 414
گلبن عيش مي دمد ساقي گلعذار کو ، باد بهار مي وزد باده خوشگوار کو هر گل نو ز گلرخي ياد همي کند ولي ، گوش سخن شنو کجا ديده اعتبار کو مجلس بزم عيش را غاليه مراد نيست ، اي دم صبح خوش نفس نافه زلف يار کو حسن فروشي گلم نيست تحمل اي صبا ، دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو شمع سحرگهي اگر لاف ز عارض تو زد ، خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو گفت مگر ز لعل من بوسه نداري آرزو ، مردم از اين هوس ولي قدرت و اختيار کو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
،
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو
تعبیر:
راه پیشرفت و ترقی برای تو باز است. فقط باید جرأت داشته باشی و اراده ای محکم. بهتر است به پند و اندرز بزرگان و دوستان گوش فرا دهی. به امید خدا، به آرزوی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 152
در ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد ، عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد جلوه اي کرد رخت ديد ملک عشق نداشت ، عين آتش شد از اين غيرت و بر آدم زد عقل مي خواست کز آن شعله چراغ افروزد ، برق غيرت بدرخشيد و جهان برهم زد مدعي خواست که آيد به تماشاگه راز ، دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد ديگران قرعه قسمت همه بر عيش زدند ، دل غمديده ما بود که هم بر غم زد جان علوي هوس چاه زنخدان تو داشت ، دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت
،
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد
تعبیر:
برای رسیدن به آرزوها و اهداف باید رنج و مصائب را تحمل کرد و هیچ چیز آسان و سهل بدست نمی آید. باید برای رسیدن به آن تلاش و کوشش کرد و هوشیار بود و فریب کاری حسودان و دشمنان را باید شناخت.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 70
مردم ديده ما جز به رخت ناظر نيست ، دل سرگشته ما غير تو را ذاکر نيست اشکم احرام طواف حرمت مي بندد ، گر چه از خون دل ريش دمي طاهر نيست بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشي ، طاير سدره اگر در طلبت طاير نيست عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار ، مکنش عيب که بر نقد روان قادر نيست عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد ، هر که را در طلبت همت او قاصر نيست از روان بخشي عيسي نزنم دم هرگز ، زان که در روح فزايي چو لبت ماهر نيست من که در آتش سوداي تو آهي نزنم ، کي توان گفت که بر داغ دلم صابر نيست روز اول که سر زلف تو ديدم گفتم ، که پريشاني اين سلسله را آخر نيست
سر پيوند تو تنها نه دل حافظ راست
،
کيست آن کش سر پيوند تو در خاطر نيست
تعبیر:
مطمئن باش به مقصود خواهی رسید.شک نداشته باش خودت می دانی که هدفت را شناخته ای و در چه راهی قدم می گذاری و به خود عتماد داری و همین خیلی کمکت می کند. دام ها را گشوده و از قفس چون باد فرار کرده ای تا برای مرادت تلاش کن. مردم تو را تحسین می کنند و همگان دوستت دارند.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 128
نيست در شهر نگاري که دل ما ببرد ، بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد کو حريفي کش سرمست که پيش کرمش ، عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد باغبانا ز خزان بي خبرت مي بينم ، آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد رهزن دهر نخفته ست مشو ايمن از او ، اگر امروز نبرده ست که فردا ببرد در خيال اين همه لعبت به هوس مي بازم ، بو که صاحب نظري نام تماشا ببرد علم و فضلي که به چل سال دلم جمع آورد ، ترسم آن نرگس مستانه به يغما ببرد بانگ گاوي چه صدا بازدهد عشوه مخر ، سامري کيست که دست از يد بيضا ببرد جام مينايي مي سد ره تنگ دليست ، منه از دست که سيل غمت از جا ببرد راه عشق ار چه کمينگاه کمانداران است ، هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد
حافظ ار جان طلبد غمزه مستانه يار
،
خانه از غير بپرداز و بهل تا ببرد
تعبیر:
در سختی های زندگی سست اراده و ترسو نباش. منتظر نباش تا دیگران برایت کاری انجام دهند. ثابت قدم و با اراده به استقبال خطرات و مشکلات برو تا گره از کار فرو بسته ات باز شود. امید و ایمان به خدا را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 458
اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي ، بي زر و گنج به صد حشمت قارون باشي در مقامي که صدارت به فقيران بخشند ، چشم دارم که به جاه از همه افزون باشي در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن ، شرط اول قدم آن است که مجنون باشي نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن ، ور نه چون بنگري از دايره بيرون باشي کاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش ، کي روي ره ز که پرسي چه کني چون باشي تاج شاهي طلبي گوهر ذاتي بنماي ، ور خود از تخمه جمشيد و فريدون باشي ساغري نوش کن و جرعه بر افلاک فشان ، چند و چند از غم ايام جگرخون باشي
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر اين است
،
هيچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشي
تعبیر:
اگر با چشم باز به وقایع اطراف خود دقت کنی به جایی خواهی رسید. سهل انگاری و غفلت را از خود دور کن. اگر می خواهی به نتیجه برسی، باید شایستگی خود را ثابت کنی و از مشکلات راه هراسی به دل راه ندهی. آدمی بی نیاز و دریادل باش. در طلب مال و منال دنیا، خود را به زحمت نینداز زیرا ارزش آن را ندارد.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 285
در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش ، حافظ قرابه کش شد و مفتي پياله نوش صوفي ز کنج صومعه با پاي خم نشست ، تا ديد محتسب که سبو مي کشد به دوش احوال شيخ و قاضي و شرب اليهودشان ، کردم سوال صبحدم از پير مي فروش گفتا نه گفتنيست سخن گر چه محرمي ، درکش زبان و پرده نگه دار و مي بنوش ساقي بهار مي رسد و وجه مي نماند ، فکري بکن که خون دل آمد ز غم به جوش عشق است و مفلسي و جواني و نوبهار ، عذرم پذير و جرم به ذيل کرم بپوش تا چند همچو شمع زبان آوري کني ، پروانه مراد رسيد اي محب خموش اي پادشاه صورت و معني که مثل تو ، ناديده هيچ ديده و نشنيده هيچ گوش
چندان بمان که خرقه ازرق کند قبول
،
بخت جوانت از فلک پير ژنده پوش
تعبیر:
به وعده های دیگران دل نبند. تا زمانی که روی پای خود نایستی و اراده ای قوی نداشته باشی، نمی توانی آرزوهای خود را محقق کنی. با احتیاط رفتار کن. اسرار خود را با هر کس در میان نگذار.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 175
صبا به تهنيت پير مي فروش آمد ، که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي ، درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار ، که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش ، که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد ز فکر تفرقه بازآي تا شوي مجموع ، به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد ، چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس ، سر پياله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به ميخانه مي رود حافظ
،
مگر ز مستي زهد ريا به هوش آمد
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا با کمک و مشورت دیگران به همه چیز برسی. نا محرمان و حسودان را شریک اسرار خود نگردان زیرا تو را دچار رنج و مصیبت خواهند کرد. روزگار روی خوش را به تو نشان خواهد داد.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 375
صوفي بيا که خرقه سالوس برکشيم ، وين نقش زرق را خط بطلان به سر کشيم نذر و فتوح صومعه در وجه مي نهيم ، دلق ريا به آب خرابات برکشيم فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند ، غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشيم بيرون جهيم سرخوش و از بزم صوفيان ، غارت کنيم باده و شاهد به بر کشيم عشرت کنيم ور نه به حسرت کشندمان ، روزي که رخت جان به جهاني دگر کشيم سر خدا که در تتق غيب منزويست ، مستانه اش نقاب ز رخسار برکشيم کو جلوه اي ز ابروي او تا چو ماه نو ، گوي سپهر در خم چوگان زر کشيم
حافظ نه حد ماست چنين لاف ها زدن
،
پاي از گليم خويش چرا بيشتر کشيم
تعبیر:
به آنچه که داری قناعت کن و مغرور نباش. به اندازه ی توانایی های خود زندگی کن تا زندگی خود را پریشان نکنی. با خانواده ی خود مهربان باش و از لحظات زندگی بهره ببر. آنان را با آرزوهای بی پایه و اساس خود در رنج و زحمت نینداز.
فال حافظ روزانه شنبه 17 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 89
يا رب سببي ساز که يارم به سلامت ، بازآيد و برهاندم از بند ملامت خاک ره آن يار سفرکرده بياريد ، تا چشم جهان بين کنمش جاي اقامت فرياد که از شش جهتم راه ببستند ، آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت امروز که در دست توام مرحمتي کن ، فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت اي آن که به تقرير و بيان دم زني از عشق ، ما با تو نداريم سخن خير و سلامت درويش مکن ناله ز شمشير احبا ، کاين طايفه از کشته ستانند غرامت در خرقه زن آتش که خم ابروي ساقي ، بر مي شکند گوشه محراب امامت حاشا که من از جور و جفاي تو بنالم ، بيداد لطيفان همه لطف است و کرامت
کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ
،
پيوسته شد اين سلسله تا روز قيامت
تعبیر:
از گرفتاری هایی که به تو روی آورده نگران و مأیوس نباش. سعی کن تا خود را از چنگ گرفتاریها برهانی. با دست روی دست گذاشتن به هیچ جا نمی رسی.